توت فرنگی های تشنه

ساخت وبلاگ
باد لاى موهایت مى پیچد،موهایت موج بر مى دارند ...و در کرانه اى دوردست،اسب ها رم مى کنند!چشم هاى تو ارتباطِ مستقیمِ باد و باران است!چشم هاى تو پیامبر باغچه و ناودان استچشم هاى تو معجزه،چشم های تو ابر،چشم های تو...آه اى معشوق!عادت کرده ام به تنهایى...عادت کرده ام به سکوت...کمى نگاهم کنتا صداى دریا بدهم! 《بهرنگ قاسمی》 توت فرنگی های تشنه ...
ما را در سایت توت فرنگی های تشنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnarcis2nda بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:48

در مصاف من و تقدیر، خدا خوابش برد!تا مرا بست به زنجیر، خداخوابش برد...سرنوشت من و تو داشت به هم می پیوستدر همان لحظه ی تحریر، خدا خوابش برد!- چشم یلدایی تو، بوسه ی بارانی من -وسط این همه تصویر، خدا خوابش برد...رود یک شب به هوا خواهی تو لب وا کردمثل بت های اساطیر خدا خوابش بردختم لبهای تو را رخوت من رج می زد،آخر سوره ی انجیر، خدا خوابش برد!شب پرواز تو شاعر شدم و داد زدم :وای بر من! چقدَر دیر خدا خوابش برد...[ حامد بهاروند ] توت فرنگی های تشنه ...
ما را در سایت توت فرنگی های تشنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnarcis2nda بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:48